تحریریه در راستای رسالت خود در جهت یاری رسانی به بخش تولید کشور، همواره در تلاش بوده است تا با طرح مشکلات این بخش و نمایاندن کاستی ها به مسئولان مربوطه، قدمی هر چند کوچک در راه اعتلای تولید بردارد. قیمت های عجیب و غیرمنطقی فولاد در ماه های اخیر، تولیدکنندگانی که با تلاش و غیرت، برای اعتلای تولید کشور کوشیده و زنجیره مهم فولادی کشور را کامل نموده اند را دچار مشکلات فراوانی نموده است. سایر مصرف کنندگان فولاد در کشور نیز از این نابسامانی در رنج و عذاب فراوانی هستند. از اینرو بر آن شدیم تا درباره شبکه تامین فولاد کشور و وضعیت قیمت گذاری عجیب آن با یکی دیگر از صاحب نظران، «بیژن پناهی زاده» معاون معدنی «خانه صنعت و معدن» به گفتگو بپردازیم:
تحریریه: به عنوان سوال نخست، لطفا بفرمایید آیا قیمت فولاد در ایران را گران می دانید؟
پناهی زاده: بله اما نکته مهم این است که ما به اندازه نیاز خود و حتی تقریبا دو برابر آن، فولاد در کشور تولید می کنیم و هیچ بهانه ای نداریم که گرانی به دلیل کمبود است. همچنین ما سنگ آهن و معادن منگنز را در کشورمان داریم. یعنی ما به راحتی نود درصد نیازمندی های چرخه فولادی را داریم. بنابراین قیمتی که برخی از این فولادسازان بزرگ در حال افزایش مداوم آن هستند، غیرکارشناسی و حاصل بی تدبیری آنهاست.
تحریریه: لطفا بفرمایید که منظور شما از بی تدبیری دقیقا چه چیزی است؟
پناهی زاده: در صنایع فولادی ما متاسفانه شاهد هزینه های بسیار زیادی هستیم که نباید این طور باشد. همچنین ما شاهد ریخت و پاش های فراوانی هستیم. یعنی قیمت فولاد در کشور ما در نتیجه این مسائل، بسیار بالاست. به بیان ساده تر، برخی هزینه هایی که نباید انجام می شود و با نهایت تاسف و تحیر، هزینه را باید مصرف کننده نهایی فولاد بپردازد.
تحریریه: بنابراین شما معتقد هستید که قیمت فولاد باید خیلی کمتر از این قیمت هایی که عرضه می شود؛ باشد؟
پناهی زاده: بله همین طور است. آقایان مگر سنگ آهن را به قیمت دلاری دریافت می کنند که قیمت تمام شده را به صورت دلاری محاسبه کرده اند؟ همه ارکان کشور در خدمت فولادی ها فعالیت دارد و همه امتیازات متعلق به آن هاست. معادن سنگ آهن کشور کاملا تسلیم و در اختیار تولیدکنندگان بزرگ فولاد به خصوص دولتی های آن هاست. گندله سازی ها به همین شکل است. وزارت صمت در مقابل فولادسازان تسلیم محض است و اختیاری ندارد. پس قطعا با این همه همراهی به علاوه یارانه های فراوانی که دریافت می کنند؛ قیمت های آن ها در مقایسه با قیمت جهانی این محصول، غیرعادلانه و گران است.
تحریریه: برخی کارشناسان معتقدند که شرکت های بزرگ فولادی، به هیچ مقداری از سود قانع نیستند. یعنی این همراهی های دولتی نیز که به خوبی اشاره داشتید؛ انحصاری ایجاد نموده که آنها را به طمع سودهای کلان تر انداخته است. آیا شما با این مطلب موافقید؟
پناهی زاده: از کارهای عجیب فولادی ها این است که فکر می کنند باید پول یک سرمایه گذاری را تمام و کمال در همان سال اول دربیاورند. این هم از دلایل مهم گرانی بی دلیل فولاد است. چرا که نرم جهانی بازگشت سرمایه گذاری در صنعت فولاد، 10 ساله است. در کنار این ها همین انحصار که گفتید نیز یاری دهنده آن هاست. مگر قرار است با این شرایط سخت کشور حتما برخی سفر خارجی بروند و پول قطعه لازمی را ده برابر قیمت بپردازند و توقع داشته باشند تا مصرف کننده، از جیبش هزینه بریز و بپاش آن ها را پرداخت کند؟ این بی عدالتی و گرانفروشی است. البته فقط فولادی ها مقصر این گرانی و بی عدالتی نیستند. بورس کالا هم مقصر است و متاسفانه عامل بالا رفتن قیمت ها شده است.
تحریریه: به عنوان سوال پایانی، آیا معتقد هستید که اگر واردات فولاد مانع و تعرفه ای نداشته باشد و ارز لازم نیز از جانب دولت محترم تامین شود؛ انحصار فولادی های بزرگ و قیمت های کاذب خواهد شکست؟
پناهی زاده: ببینید کمی شرایط پیچیده تر از این هاست. یعنی ما در یک دور باطل قرار گرفته ایم. به بیان ساده توضیح می دهم. اکنون کشور به دلیل شرایط تحریمی و برخی بی تدبیری ها دچار کمبود شدید ارز است. حال اگر مطلبی که شما گفتید اتفاق بیفتد یعنی دولت بیاید و ارز محدود کشور و کالاهای اساسی را در اختیار واردات محصولی چون فولاد قرار دهد؛ این کمبود ارز تشدید خواهد شد. به دنبال تشدید این کمبود ارز، ما شاهد خواهیم بود که بهانه ای جدید برای گرانی ارز به وجود خواهد آمد و پس از اعمال گرانی ارز، فولادسازان انحصاری داخلی بهانه جدید برای گرانی بیشتر فولاد پیدا می کنند. یعنی متاسفانه ما در یک دور باطل به تمام معنا گیر افتاده ایم. از سوی دیگر، توجه بفرمایید که ما مگر چه مقدار مصرف فولادی داخلی داریم؟ الان که مملکت در رکود مطلق است و تمام طرح های ساختمانی هم خوابیده است. پس بنابراین آنچه در حال رخ دادن در بازار فولاد هست یک دلالی به تمام معناست. من معتقدم که فولاد ما اکنون اسیر مجموعه ای از تصمیمات غلط و عجیب و غریبی است که در زمان آقای سرقینی گرفته شده است. یعنی آقای سرقینی بنیان های غلطی را گذاشت که اکنون نیز به راحتی قابل اصلاح نیست. یکی از مشکلاتی که این ساز و کار جدید پایه گذاری شده در زمان جناب سرقینی به وجود آورده است؛ اسیر کردن تولید کننده های قسمت پایین زنجیره فولادی در دست دلالهای فعال در بورس کالاست. در حالی که اینها قبلا مستقیما از تولیدکننده های بزرگ فولاد مصرفی خودشان را خریداری می کردند و چرخ تولید در حال حرکت بود. البته علاوه بر کارخانجات بزرگ فولادی و آقای سرقینی، من ستاد اقتصاد مقاومتی دولت و جناب آقای جهانگیری را مقصر این وضع می دانم. قطعا بیش از همه این ستاد و آقای جهانگیری مقصر هستند. اتفاقا معاون محترم قضایی دادستان کل کشور جناب آقای دکتر عمرانی نیز حدود یک ماه پیش طی نامه ای به وزیر صمت تذکرات لازم را دادند و تاکید داشتند با وجود قسمت اعظم چرخه فولاد در کشور، قیمت ها نباید این قدر گران باشد.
پایان/
نظر شما